به ساعت گرامیداشت دامپزشکی: رئیسجمهور و وزیر مطالبهگر، حرفه وفادار به محافظهکاری و پراکندگی
نویسنده: محفوظ
چهاردهم مهر 1403 هم آمد و رفت و بنا به سخن روابط عمومی سازمان دامپزشکی کشور وارد دومین قرن خدمترسانی بهداشتی به مردم شدیم؛ حرفهای که از سال 1303 و در قالب تشکیلات حاکمیتی آغاز به کار نمود تاکنون چه مسیری را در راه صیانت از بهداشت جامعه طی نموده است؟ آیا اعضای این حرفه باید به خودشان و عملکردشان افتخار کنند و یا برآیند تلاشهای آنان در تمام این یکصد سال خدمترسانی موجبات سرشکستگی مردم و جامعه را فراهم آورده و نتوانسته از بهداشت عمومی دامپزشکی که قیمتیترین دارایی جامعه است، محافظت کند؟ آسیبشناسی معادلات حاکم بر این رشته میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات موجود باشد و بر این اساس است که این نوشتار پیش روی شما قرار میگیرد.
تاکنون حرفه دامپزشکی نوین فراز و نشیبهای فراوانی را در طول این یکصد سال پشت سر گذاشته است، از تصویب تاسیس موسسه دفع آفات حیوانی در تاریخ شانزدهم دی ماه 1303 در مجلس که تاسیس آن با استقبال دولتهای متفقین در حوزه هماهنگی و تعامل دوجانبه با دنیا روبرو گردید تا استخدام «لویی دلپی» دامپزشک فرانسوی که ریاست بنگاه مایهسازی و بررسیهای دامپزشکی را بر عهده داشت و علاوه بر دانشکده دامپزشکی در دانشکدهها و بیمارستانهای پزشکی نیز وظیفه تحقیق و تدریس داشت. از ریاست موسسه رازی که مطابق تبصره 2 قانون تاسیس آن میبایست از میان دکتران دامپزشک متخصص در فنون میکربشناسی و سرم و واکسنسازی انتخاب میشد تا مصوبات طرح و برنامه سازمان دامپزشکی کشور که ادارات کل دامپزشکی استانها را از بکارگیری دامپزشکان در برخی پستهای مدیریتی منع مینماید. از بیمارستانهای تخصصی که دامپزشکان موسس آنها میلیاردها هزینه میکنند تا سطح ارائه خدمات بهداشتی دامپزشکی را در ایران همرده کشورهای تراز اول دنیا بالا ببرند تا افراد دارای مجوز نیمهوقتی که نیمهشبها در فرودگاههای کشور مردم را بخاطر نیازهای بهداشتی دامپزشکیشان نقرهداغ میکنند، از سید محسن دستور که سران دامپزشکی دنیا را در قالب بیست و هفتمین نشست منطقهای سازمان جهانی بهداشت دام در تهران با افتخار میزبانی میکند تا شهرداری تهران که دامپزشکان را از تهران بیرون میکند تا اثری از این رشته در انظار عمومی نماند. از سازمان دامپزشکی که به فعالان تحت نظارت این حرفه التماس میکند تا حقوق بهداشت دامپزشکی جامعه را قبول کرده و رعایت کنند تا حداقل قابل قبولی از بهداشت دامپزشکی برای مردم جامعه فراهم گردد و به سختی آن را میپذیرند یا نمیپذیرند تا کدهای EC و IR که همان تولیدکنندگان برای صادرات به اقصی نقاط دنیا توسط سازمان دامپزشکی در ازای رعایت بهداشت برای اروپاییها و روسها از جان و دل پذیرایش هستند و هیچ اگر و امایی هم به میان نمیآورند. از پزشکانی که از همکار بودن خود با دامپزشکان به عنوان دوران خلاقیت و بالندگی یاد میکنند تا دامپزشکانی که برای تصدی وزارت جهاد کشاورزی به آرامی کلمه دامپزشک را از پیش نام خود پایین میکشند تا مبادا این مدرک موجبات کسر شأن ایشان را فراهم سازد و پست مورد نظر را به وی اعطا ننمایند...
حقیقتش را بخواهید اگر از این نوع تضادها بخواهیم بنویسیم تا چندین روز میتوان به نوشتن ادامه داد و این حرفه نیز مانند سایر حرفهها دورههای عزت و غربت زیادی را به تناوب سینوسی پشت سر گذاشته است ولی اگر بخواهیم یک علت مهم برای مهجور بودن یا عزتمند بودن آن عنوان کنیم باید به اتفاقی که در چند روز اخیر در این حرفه تکرار شده نگاهی بیاندازیم و به مولفه مهم آدرسدهیهای سران این حرفه در همایشهای کلیدی اشاره کنیم.
آدرسدهی؟ شاید بپرسید آدرسدهی به چه معناست؟ با من همراه باشید تا این اصطلاح را معنا کنیم: هر ساله در 14 مهرماه شاغلان حرفه دامپزشکی گرد هم میآیند تا علاوه بر گرامیداشت این حرفه مهمترین مسائل مبتلابه آن و هدفگذاریهای سال آتی را با مخاطبان و بهرهبرداران خود به اشتراک بگذارند اصطلاحا این جلسات مهم را که افراد کلیدی به ارائه نقطهنظرات سازمانی یا کشوری خویش اقدام میکنند را آدرسدهی مینامند؛ همانند آنچه رئیسجمهور در اجلاس سازمان ملل انجام میدهد. پس بسیار مهم است که در این جلسات چه چیزهایی گفته شود و چه اهدافی ترسیم شود و به عبارت بهتر شاکله اصلی یک سال آینده حرفه در این نوع جلسات ارائه میگردد و به همین دلیل است که تلاش میشود تا بالاترین رده سران کشور را به این مراسم دعوت نموده و آنان را در این مراسم داشته باشند.
سناریوی حاکم بر این جلسات اینگونه است که در کنار مختصری از آنچه در سال گذشته در حوزه تحت مدیریتشان رخ داده، برنامههای آتی برای یک سال دیگر را ارائه میدهند و در کنار آن نمونهها و افراد شاخصی را با توصیف زمینه و علت شاخص بودن آنها که معمولا در راستای اهداف کلان ترسیم شده سال قبل است معرفی میکنند و از فعالان این حرفه میخواهند تا مسیری مشابه آنان طی کنند. حالا بیایید ببینیم تا چه اندازه جلسات گرامیداشت ما به این چهارچوب نزدیک است؟ اگر همکاران نمونهها و افراد شاخص معرفی شده توسط ما در همایشهای 14 مهر را ببینند و تلاش کنند تا مشابه آنان باشند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ کدام یک از جلسات ما و حتی جلسات جنبی آن و نشستهای رسانهای ما سمت و سوی حرکتهای آتی ما را تبیین و آدرسدهی میکند؟
راستش را بخواهید هیچ کدام!! راستش را بخواهید فضای حاکم بر مراسمات کلان آدرسدهی ما اصولا فاقد چنین مشخصههایی است و بیشتر به دید و بازدیدهای سنتی شباهت دارد تا جلسات مهم آدرسدهی. شما نگاهی به فضای واقعی و مجازی حاکم بر تشکلها و اصناف و سازمانها و دانشکدههای این حرفه بیندازید؛ به عنوان مثال همین مشارکتشان در انتخابات ریاست جمهوری: تا قبل از انتخاب رئیسجمهور هر یک سنگ یکی از کاندیداها را بر سینه میزدند و همه را ترغیب میکردند که به فلان کاندیدا رای بدهند و مباحثی را مطرح میکردند و انتظار مشارکت همگانی داشتند و این مشارکت را جلب نمودند تا اینجا همه چیز طبیعی است و همه باید مشارکت کنند تا اینکه مثلا دکتر پزشکیان بر مسند ریاست جمهوری تکیه میزند، پس از آن دیگر مباحث و نوشتهها خصوصی میشود و دیگر دلیلی برای ایجاد مشارکت همگانی نمیبینند و کانالهای مجازی آنان که تا روز قبل پر بود از مطالب انتقادی و اقتصادی و حرفهای و تخصصی ... به ناگاه پس از گذشتن از روی پل انتخابات همه مشارکتکنندگان نامحرم میشوند و لابیگریها در پستو برای دریافت سهم مشارکت همگانی برای افراد خاص آغاز میشود و کانالهای ارتباطی اینها پر میشود از صبحبخیرهای شمسی خانم و شببخیر گفتنهای اکبر آقا بقال! یا اینکه خیلی ذوق به خرج بدهند مطالب تکهپاره سیاسی این گروه و آن محفل را از کانالهای آنان در فضای مجازی ستادهای خود بازنشر دهند تا حوصلهسربرترین کانالهای فضای مجازی باشند که شما به عمرتان دیدهاید و دریغ از یک مطلب در خصوص وضعیت حرفه یا هماندیشی برای مطالبه اعضای صنف و حرفه، و ناگفته پیداست که وقتی قرار است نمایندگان مطالبهگر حرفهای دامپزشکی چنین افرادی باشند، خروجی آن همین است که میبینید.
در مراسم چهارده مهر امسال محورهای اصلی سخنرانان مهم به ترتیب ذیل بوده است:
1- رئیس جمهور: ارج نهادن به یک قرن فعالیت دامپزشکان، دامپزشکان ارکان اصلی ارتقای سلامت جامعه، دیده نشدن واقعی فعالیتهای تلاشگران عرصههای مختلف این حرفه، عنایت ویژه مسئولان به مطالبات حوزه دامپزشکی برای فراهم ساختن بسترهای ارتقاء سلامت و امنیت غذایی کشور، تقویت پژوهش و کوششهای علمی و ترسیم افقهایی از زندگی مشترک و سالم انسان و دام که به ارتقای سلامت جامعه بیانجامد.
2- وزیر جهاد کشاورزی: پیشگیری مقدم بر درمان، خودکفایی در حوزه تولید واکسن، خودکفایی محصولات خام دامی از طریق تقویت بهداشت دامپزشکی، توسعه فعالیتهای دامپزشکی بخش خصوصی، مشارکت از طریق توسعه تشکلهای دامپزشکی، به حداقل رساندن مصرف دارو و واکسن، بهروزرسانی به موقع تعرفهها، اصلاح سیستم پرداختی مسئولین فنی.
3- رئیس سازمان دامپزشکی کشور: سلامت و بهداشت در تولید غذا، بیماریهای مشترک انسان و دام، نقش دامپزشکان در مهار بیماریهای مشترک، پیشگیری از بیماریها هدف اصلی سازمان دامپزشکی، ارائه آمار دستاوردهای سازمان، جلوگیری از کشتار دام مولد، افزایش اعتبارات سازمان به 4 همت، کمبود نیروی انسانی و تجهیز ناوگان حمل و نقل.
4- رئیس سازمان نظام دامپزشکی کشور: تقدیر از زحمات بانوان دامپزشک، برابری کردن دامپزشکی ایران با کشورهای پیشرفته دنیا در زمینه نیروی انسانی و تجهیزات، واگذاری فرماندهی مبارزه با بیماریهای مشترک به دامپزشکی، عدم ورود سازمانهای دیگر در حوزه بیماریهای مشترک، انتقال دبیرخانه امنیت غذایی از وزارت بهداشت به سازمان دامپزشکی در دل جهاد کشاورزی، عدم ابلاغ تعرفههای دامپزشکی، انتقال کلینیکها و مراکز درمانی دامپزشکی به خارج از شهرها.
برگردیم به روز مراسم بزرگداشت حرفه دامپزشکی؛ همین ابتدا بگویم که راستش را بخواهید من هم اگر بجای دکتر پزشکیان و دکتر نوری قزلجه بودم، از بدون مشکل و دغدغه بودن این حرفه به وجد میآمدم و خیالم راحت میشد که حداقل یک قشر و حرفه وجود دارد که نه مشکل دارد و نه چیزی طلب میکند، تازه گزارش میکند که همه چیز در امن و امان است. یکی از سران این حرفه از بانوان دامپزشک قدردانی میکند و میخواهد تا دبیرخانه امنیت غذایی از وزارت بهداشت به وزارت جهاد منتقل شود، آن یکی مسئول محترم هم از تولیدات جدید موسسهاش میگوید در حالیکه بنا به اذعان خودش درصد بالایی از واکسنها و مواد بیولوژیک دامپزشکی از خارج از کشور وارد میشود و در این میان تنها دو سه مشکل کوچک و ناچیز وجود دارد که اصلا استراتژیک هم به حساب نمیآیند.
حالا در نقطه مقابل این بیدغدغگی، پیام رئیس جمهور به این حرفه و سخنان وزیر سمت و سوی دیگری دارد؛ فحوای اصلی سخنان آنان بر استراتژیها تکیه کرده است و به جد آنها را از سران این حرفه طلب میکنند و تمام تلاششان را به کار گرفتهاند تا به مسئولان این حرفه یادآوری نمایند که لغتنامه دولت در حوزه مطالبات دامپزشکی چه اصطلاحات و جملاتی را در خود جای داده است و چگونه میتوان با دولت در مورد حرفه دامپزشکی سخن گفت و قدر مسلم از هر گونه هزینهکرد برای نیل به این اهداف کوچکترین مضایقهای نخواهند داشت. آنها از دامپزشکی، سلامت و امنیت غذایی کشور را میخواهند و ترسیم افقهای جدید برای مقابله با بیماریهای مشترک انسان و دام که منجر به سلامت جامعه گردد و یا کم کردن مصرف دارو و واکسن و توسعه فعالیتهای دامپزشکی بخش خصوصی و از متن به دقت انتخاب شدهی سخنانشان پیداست که افراد خبرهای در حال دادن مشورت به آنان در این حوزه هستند و به خوبی مطالبات اساسی دولت از حرفه دامپزشکی را برای این حرفه تبیین میکنند، در حالیکه ما قادر نیستیم در همان جلسه به تصویر بکشیم که اگر دامپزشکان را از شهرها بیرون کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ما قادر نیستیم جایگاه ایمنی غذایی را در تعامل با امنیت غذایی به تصویر بکشیم و به اشتباه سخن از امنیت غذایی میکنیم و در روز دامپزشکی جلوی فروشگاه زنجیرهای در فلان استان عکس به مناسبت بزرگداشت روز دامپزشکی منتشر میکنیم، در حالیکه مسئول فنیاش نمیداند قانونا تابع قوانین بهداشتی است یا کارگری کارفرمایی؟ در حالی که صلاحیت حرفهایاش را نظام دامپزشکی تایید میکند، پروانهاش را اداره کل صادر مینماید و حقوقش را از نظارتشونده میگیرد و به محض اینکه اولین تخلف نظارتشونده را گزارش کند، اخراج میشود؛ تو گویی گستره قوانین نظارت بهداشتی سازمان دامپزشکی کشور درست تا سر خط پرداخت حق و حقوق است و یا در سوی دیگر داستان از تمام امکاناتی که در حال حاضر در دسترس داریم، نمیتوانیم بهره ببریم و به تصویر بکشیم که بنا به مستندات واقعی موجود، ما نه تنها مانع کسب و کار نیستیم و اتفاقا میخواهیم چهره کسانی که به بهانههای واهی بهبود فضای کسب و کار به دنبال لابیگری برای افراد خاصی هستند و بهداشت عمومی مردم و چرخههای اصلی تولید را به مخاطره میاندازند را به تصویر بکشیم تا نشان دهیم که حرفه دامپزشکی از ابتدا حامی تولیدکننده و یاریگر وی بوده، نه نقطه مقابل آن.
و یا در حوزه معرفی نمونهها و شاخصهای حرفه دامپزشکی وقتی فلان فرد نخبه حرفه دامپزشکی را میبینیم که تمام زندگی خودش و ثروت خانوادگیاش را گذاشته تا علاوه بر منافع اقتصادی، مرزهای علمی و ارائه خدمات بهداشتی دامپزشکی کشور را فرسنگها جابجا کند و کارهایی کند که نه تنها در ایران بلکه در منطقه خاورمیانه کمتر مشابهش را میتوان یافت، در راهروهای محل برگزاری همایش روز ملی دامپزشکی برای دیدن این مقام سازمان دامپزشکی و آن مقام نظام دامپزشکی در تلاطم است تا یکی از موانعی که ناشی از کجفهمی یکی از مسئولان خردهپای یکی از شهرستانها از قانون برای وی ایجاد کرده را بردارد و در پرده موازی دیگری از این نمایش بر روی سن از یک دامپزشک نمونه فرمایشی که بزرگترین هنرش تبعیت از قوانین کارمندی یا کار کردن با سامانههای سازمان دامپزشکی بوده است تقدیر ویژه به عمل میآید، تمام تلاشم این است که یکی از بطریهای آب تگری موجود در سالن پذیرایی را بردارم تا بتوانم درجه حرارت مغزم را بسوی ادامه حیات تنزل دهم و به معدود سلولهای خاکستری یاتاقان نزده مغزم تفهیم کنم که عصر دامپزشکی ما عصر ارتباطات!! است نه عصر نوآوری و خلاقیت. حال بگذریم از اینکه همین شاخصها را مثلا جامعه دامپزشکان و فرهنگستان علوم و دانشکده میخواهد جداگانه ببیند و از دیدگاه خود شاخصها را معرفی کند و این موضوع را به ذهن همکاران القاء نماید که آیا فرهنگستان علوم و جامعه دامپزشکان و دانشکده دامپزشکی در این همایشها مشارکت نداشته که مراسم دیگری گرفته است با محتوی تکراری و چیزی شبیه دید و بازدید عید نوروز شده که طی چهار یا پنج روز افراد شاخص به صورت پینگپنگی به منزل یکدیگر برای بزرگداشت روز دامپزشکی میروند. یا در این میان سیل مدیران شهرستانی را میبینم که بجای گرامیداشت فعالیت همکاران استان خودشان در روز ملی گرامیداشت حرفه دامپزشکی، در راهروهای همایش تهران در حال لابی برای امتداد مدیریت خود هستند، در حالیکه وظیفه قانونی و عرفی خود را در حوزه استان تحت مدیریتشان در خصوص گرامیداشت این حرفه، آدرسدهی فعالیتها و بزرگداشت نخبگان و فعالان را زمین گذاشتهاند و در سودای دیگری به تهران آمدهاند.
در مراسمات دیگر برگزار شده در جامعه دامپزشکان و فرهنگستان علوم نیز جز یک دید و بازدید ساده و دعوت به صرف شام و رونمایی از سردیس دکتر حسن تاجبخش و تقدیر از سه نفر همکار دیگر که شاید امکان تقدیر از آنان در مراسم اصلی امکانپذیر نبود! آدرسدهی معضلات و مشکلات حرفه دامپزشکی دیده نشد و پرونده مراسم 14 مهر امسال نیز اینگونه بسته شد و هیچگونه ارتباط رسانهای با مردم از طریق صدا و سیما و یا سایر رسانهها برقرار نگردیدو اینگونه حرفه دامپزشکی بار دیگر در مهجوری روز افزونتری 14 مهر دیگری را پشت سر گذاشت.
عزیزان همکار، بزرگواران و سروران، ما به اندازه کافی از اینکه در گاهشمار روز گرامیداشت این حرفه در ایران با روز گرامیداشت جهانی آن منطبق نیست، از تعقیب اهداف جهانی این رشته باز ماندهایم؛ حداقل از این فرصت برای آدرسدهی مسائل کلان و استراتژیک مبتلابه این حرفه بصورت مشترک کمک بگیرید و از پرداختن به جزئیاتی که بسترهای مناسبتری برای پیگیری دارند خودداری نمائید؛ سخن گفتن به زبانی که دولت آن را درک میکند و بر پایه صیانت از بهداشت کشور است، همانگونه که رئیس جمهور و وزیر جهاد آدرسدهی نمودند و همچنین فرهنگ حاکم بر آن را بشناسید تا بتوانید آدرسدهی هدفمندی از واقعیات موجود در این حرفه برای تصمیمگیران داشته باشید و بدانید که تنها راه عزت و ماندگاری همین است.
حکیم مهر چرا باید اسم ایشون مطرح بشه؟؟؟